دلم میخواد بنویسم ، خیلی دلم میخواد ،ولی .که چی بشه؟
این چند خطم مینویسم چون شرمنده ام.به خاطر محبتایی که لایقش نیستم.مهربونیایی که نمی تونم جواب بدمنگرانیایی که باعثش شدم.
+ امروز رفتم مدرسه جدید،چون نتونستم ساکت بمونم.بابا گفت قرارمون همین بود ،راس میگفت ،قرارمون همین بود و چه ساده بودم که قبول کردم این قرارو، قراری که از اول باخته بودم توش.
++ من هفته پیش تموم شدم.تو روز تولدم تموم شدم.تولد ۱۵ سالگیم تولد سارایی بود که دیگه نیست.من دیگه اون نیستم.من یه سارای دیگه ام.خوده خوده سارا مرد.
+++ این خطم برای توئه.تویی که هیچوقت نخواهی خوند این خط رو.تو با نبودنت منو کشتی، ازت منتفررررررم.امیدوارم دیگه هیچوقت نباشی.کادوی تولدت رفت کنار آیفونت.شاید خدا یه کم گناهامونو ببخشه به خاطرشون.
درباره این سایت