امروز صبح که پاشدم نبود.رو در یخچال یادداشت گذاشته بود که: جایی کار دارم ولی زود برمیگردم اگه خواستی با دوستات جایی بری که بهم زنگ میزنی اگر نه برنامه بریز رسیدم بریم بیرون.
منم یه یادداشت نوشتم چسبوندم کنارش که:
با دوستام رفتم بیرون.دوستون دارم :*
ولی نمیخواستم جایی برم ،فقط میخواستم اذیتش کنم یکم:))
( آخه می دونید کم این روزا اذیتش کرده بودم گفتم یه کم جبران شه ://// )
وقتی برگشت شروع کرد صدام کردن که حاضرم بریم ؟ و برنامه چیه؟
چون زنگ نزده بودم مطمئن بود جایی نرفتم ولی من جواب ندادم :)))
با یه تفنگ آبپاش که پر از جوهر تقلبی بود تو سرویس اتاقم قایم شده بودم :)
آخرش اومد اتاقم وقتی دید نیستم چندبار در سرویس و زد و گفت اینجایی؟ بعدم اومد تو من پشت در قایم شده بودم، وقتی دید نیستم و رفت بیرون من یهو از پشت در پریدم بیرون داد زدم سلاااام بعدم کل مخزن و خالی کردم رو پیرهنشو تا بفهمه چی شده سریع برگشتم تو سرویس و درو قفل کردم:)))
گفت سارا می کشمت پیرهنم نو بود.
وای اینو گفت یعنی ترکیدم از خنده ها خیلی خوب بود.چه شانسی داشت واقعا:)))
گفت می خندی ها.لباسات همین جان دیگه.
گفتم عه نه نه بابا به خدا جوهرش الکیه الان پاک میشهسی ثانیه صبر کنید پاک میشهکاری به لباسام نداشته باشید.
گفت بیا بیرون کاری نداشته باشم.بجنب
گفتم به شرطی که با خودمم کاری نداشته باشیدالان پاک شد نشد؟
گفت پاک شد ولی لک شدهبیا ببین خودت.
گفتم خب من واستون پاک میکنم.اون چیزی نیست راحت پاک میشه.
گفت خیله خب حالا یاز کن
گفتم خب قول بدید کاریم ندارید
خندش گرفته بود گفت چرا نباید کاریت داشته باشم؟ ها؟ واقعا چرا همچین قولی بدم سارا؟
گفتم عه خب همین الان گفتید میکشیدم معلومه باز نمی کنم.بابا شوخی بود دیگه به این خوبی اینقد خوش گذشت خندیدیم بد بود؟
گفت به تو خوش گذشت تو خندیدی فقط.نمیشه که باز کن منم یه کم بخندم به هردو خوش بگذره:))
گفتم بابا توروخدا شوخیای شما درد داره، مال من درد داشت؟درد نداشت کهپس عدالت نیست.
گفت آره چرا نداشتپیرهن نومو خراب کردی دردم گرفت ولی باشه قول میدم دردت نیاد.باز کن.قول دادم دیگه.
دیگه اعتماد کردم یواش در و باز کردم ولی صد رحمت به شوخیای دردناکش -_-
میخواستم بیام بیرون نذاشت گفت نمیخواد بیای بیرون برو عقب یه کم بعدم دوش آب یخ و باز کرد :،(((((
وای یعنی داشتم سکته میکردم
خودش گفت دو دقیقه بیشتر نشد ولی واسه من قشنگ ده دقیقه گذشت.یعنی یخخخخخخخخخخخخخ زددددددددم
مگه اصلا گرم میشدم دیگه.گفتم بابا مریض شم نمیبخشمتون.
گفت منم پیرهنم درست نشه نمیبخشمت:)) تازه میخواستم تا لکه رو پاک نکنی نذارم بیای بیرون دیگه دلم سوخت گفتم باشه واسه بعد :))
گفتم عه !! با این بلایی که سرم آوردید منتظر باشید لکه رو واستون پاک کنم :/
گفت یعنی پیرهنمو درست نمی کنی؟
گفتم نه معلومه که نمی کنم
گفت باشه پس پاشو.بعد او سمتم منم پاشدم فرار کردم گفتم عه باباااا.به خدا دارم یخ میزنم بذارید یه کم گرم شم
گفت چیه؟ اگه قراره نیست پیرهنم درست شه پس هنوز یه کم از تلافیم مونده:)) بیا اینجا بی حساب شیم.بجنب
گفتم خب باشه درست میکنم درست میکنم اصلا یکی نو میخرم براتون خوبه؟
گفت نه دیگه همین باید درست شه.درست نشه بقیه تلافی سرجاشه.قبوله؟ خانم عدالت خواه؟
+یعنی من غلط بکنم دیگه عدالت بخوام:// شوخیای درد دارشو ترجیح میدددددددددددددددم :))))
++خیلی وقت بود اینقد نخندیده بودیم:)
------------------------------------------------------------
زنگ زدم بهش.خیلی خوب بودخیلیوقت نداشت خیلی صحبت کنه واسه همین مختصر و مفید حرف زدیمم که خیلی خوب بود.قلبم سبک شدههفته ها بود اینقد خوب نبودم .اندازه امروز.
خدایا ممنونم
پاسخ یکی از دوستان: نه نگفته بودید:) حق با شماست.
درباره این سایت